نتایج جستجو برای عبارت :

خانه درسا در اپلیکیشن سه کنج

شاید شما هم جزء کسانی هستید که می خواهید خانه ای لوکس و شیک داشته باشید. 
پس پیشنهاد می کنم ایده های طراحی شده در اپلیکیشن سه کنج را با محصولات خانه درسا ببینید.
گالری سه کنج کلی ایده های جذاب برای طراحی دکوراسیون داخلی شما دارد.
معرفی درسا و سه کنج
شرکت چرم درسا مدتی است که محصولات خانه و دکوراسیون با نام تجاری خانه درسا تولید می کند. دفتر مرکزی آنها در خیابان شریعتی است.اگر می خواهید با محصولات خانه درسا طراحی کنید، می توانید به محصولات خانه درسا در سایت سه کنج مراجعه کنید. سه کنج را که می شناسید. همان اولین اپلیکیشن طراحی داخلی و دکوراسیون ایرانی. حالا در سه کنج می توانید با محصولات خانه درسا طراحی کنید و محصولات درسا را در کنار هم و در کنار محصولات دیگر شرکت ها ببی
معرفی درسا و سه کنج
شرکت چرم درسا مدتی است که محصولات خانه و دکوراسیون با نام تجاری خانه درسا تولید می کند. دفتر مرکزی آنها در خیابان شریعتی است.اگر می خواهید با محصولات خانه درسا طراحی کنید، می توانید به محصولات خانه درسا در سایت سه کنج مراجعه کنید. سه کنج را که می شناسید. همان اولین اپلیکیشن طراحی داخلی و دکوراسیون ایرانی. حالا در سه کنج می توانید با محصولات خانه درسا طراحی کنید و محصولات درسا را در کنار هم و در کنار محصولات دیگر شرکت ها ببی
خواننده‌های جدید فاطمه درسا را نمی‌شناسند. خواننده‌های قدیمی هم که تعداد کمی از اونها گاهی به اینجا سر میزنه، اگه یادوشون مانده باشه، فاطمه همون دختر کوچولوی که به خیار می‌گفت کیکار به لوله‌های مشتعل گاز  می‌گفت شمع تولد ...
فاطمه درسا برادرزاده‌مه
اون اوایل که ماشین خریده بودم اصلا با من جایی نمیامد. می‌ترسید. اما الان پیاده جایی نمیاد. میگه با ماشینت منو ببر.
امسال میره کلاس اول
بدون این کوچولوی دوس داشتنی روزگار که روزگار نمیشه
چند
گاهی نیمه شبا یهو گرسنم میشه و تنها چیزی که میلشو دارم غذا خوردنه.اگه خوابگاه باشم و فرداش امتحان نداشته باشم سریع میرم غذا درست میکنم هرموقع شب باشه.الانم توی همین حالتم با این تفاوت که توی خونه‌ی ما همه قبل ۱۲ خوابن و من غیرقانونی بیدارم و نمیتونم از اتاق بیرون بزنم حتی چون سر‌وصدا میشه وبیدار میشن:/فقط توی این لحظه دلم مقادیری خوابگاه میخواد :||پای درسا نشستم.یه جاهایی که حس میکنم حالم داره از درسا بد میشه به خودم یادآوری میکنم بیوشیمی گذ
بالاخره با مقابله با تموم انرژی منفی های دیگران و مشکلات دوری من تونستم برم دانشگاه..اونم چه رشته ای..ادبیات..بجای ادبیات میشه گفت:فرهنگ،آرامش،ادب،عشق،عشق و عشق...من عاشقشم..الان دو ماه و بیست روز میگذره و من هر روز عاشق تر میشم..درسا برام سخت نیست و چقد خوبه که دنبال علاقت بری..بعد چهار سال..❤
از شدت خوردن شکلات و کیک و اینجور چیزا دچار تنفر از کاکائو و شیرینی‌جات شدم و اگه کسی منو بشناسه و اینو بفهمه قطعا از تعجب دهنش باز میمونه.حالت تهوع گرفتم و انگار خود درسا هم روش اثر داره!یه مشت جزوه میریزم دورم از خوندن هرکدوم که خسته شدم میرم سراغ یکی دیگه و هی عوضشون میکنم.یه تبعیض خیلی مسخره هم بین دستام قائلم که همه کارا رو میسپرم به دست راستم و الانم چون واسه همه درسا خلاصه مینویسم شدیدا دست‌درد گرفتم و لعنت بهش!
جلد ۵ آتش بدون دود رو تم
می شه یکی کمک کنه !
 
امسال مثلا به خودم قول داده بودم مثل آدم بشینم درسامو بخونم ولی هنوزم که هنوزه ساعت ۹ شب تازه لای کتابو باز می کنم....
 
نمی رسم بخونم
حجم درسا خیلی زیاده...
 
انگیزه ای هم ندارم...
حتی برای درسایی که دوست دارم ، مثل زیست و ریاضی....
 
می خوام خودمو خفه کنم...
هرچی به خودم می گم ، گم شو برو درست و بخون ... آخرشم نمی رم...
یجوری سر هم بندی می کنم بره.
 
کسی پیشنهادی نداره عایا ؟!؟!؟!
یادتونه گفتم اگه به اندازه کافی نخوابم نمیتونم درس بخونم؟
دروغ گفتم مث چی
از رو شکم سیری حرف زدم
الان که مجبورما چوب میکنم تو چشمم که خوابم نبره این درسا رو به یه جایی برسونم
واسه غدد و سر و گردن که تو دو روزش کلا سه چهار ساعت خوابیدم
دیروز و امروزم حدودا روزی پنج ساعت
الانم خمااااار هی چشام میخواد بره
ولی سرعت خوندن رو می برم بالا که مغزم گوزپیچ شه خواب یادش بره تا بفهمه رئیس کیه
چشم نزنم دارم تراکتوری می خونم
هرچند از چند جهت پاره شدم ولی دارم درو می کنم درسا رو
پی نوشت 1:البته نه در اون حد هاااا که همه رو تمیز درو کنم
شلخته درو می کنم که چیزی هم گیر خوشه چین ها بیاد
همین سر و گردن و فیزیو و بیو و نورو رو تا یه حدی جمع کنم تو یه هفته هنر کردم

پی نوشت2:یه دختر پسره م میز کناریمن مثلا اومدن درس بخونن(ارواح عمه شون)
رو میزشون به اندازه یه رستوران یا کافه رفتن ما خوراکی هست :/
هی این به اون تعارف می کنه
هی اون به این تعارف می کنه
این برای دوستان کنکوری ضبط شده بود. ولی من خودم گوش دادم و انگیزه گرفتم ازش. کلاً من عاشق اینم یکی منو نصیحت کنه D: 
اگه شما هم اینروزا خسته شدید از این اوضاع گوش بدید. کوتاهه. 
دریافتحجم: 3.38 مگابایتتوضیحات: مشاوره کنکور علیرضا افشار

+ کلی حرف دارما ولی درسا اجازه نمیدن زیاد بنویسم. دعا کنید برام. به دعاتون محتاجم :) 
 
 
تفاوت اصلی خانه های هوشمند با خانه های معمولی در این است که همه ی وسایل در خانه های هوشمند به یکدیگر متصل هستند و با یک دستگاه مرکزی کنترل می شوند. کنترل آب و هوا، چراغ ها، لوازم، قفل ها و انواع مختلفی از دوربین ها و مانتیورهایی که می توانند به خانه های هوشمند و خودکار اضافه شوند از هر جای خانه و حتی دور از خانه قابل کنترل می باشند.
 
 
حالا درسته نصفه شبه و فردام امتحان دینی دارم کله سحر و نخابیدم
آما
غرغر که دارم.. 
پس
۱.نه شما بگو..  دونستن تمدن های جدید و مسولیت های ما و اینا چه صیغه ایه؟؟ نه اقا شما بگوووووووووو حوزه های علم و عدل و قسط و. . رو من فردا یادم بره خودم و بزنم نگید چرااااااهاااا.. بعد میگن چرا بین درسا فرق میزاری اخه قربون شکل ماهت بشم... یه درسه دینیه... لامصب به فارسی و جامعه شناسی نزدیکتر تا دینی.. 
از اتاق فرمان اشاره میکنن بخاب.. ولی من غرای بعدی و فردا مینویسم
بعد دو سال دوری از دانشگاه و محیطش دوباره برگشتم
دوباره همون کلاسا
همون صندلی ها
همون درسا
فقط ادما ستن که نیستن
انگار تو این دنیا فقط ادما هستن که عوض میشن
بعد دو سال دوره بهورزی دوباره برگشتم ادامه مهندسی صنایع دانشگاه پیام نور میانه
ورودی 92 رشته مهندسی صنایع
یکی از بهترین دوره های زندگیم دوران دانشگاه بود با دوستان و عزیزان
ثبت شرکت در کرج
ثبت شرکت در کرج؟
ثبت شرکت از اقدامات اولیه برای شروع یک فعالیت اقتصادی و معتبر می باشد
با ثبت شرکت در هرشهر و استانی که باشید به کسب و کار خود رونق می دهید .
ثبت شرکت در اداره ثبت شرکتهای مربوط به آن استان انجام میگیرد برای ثبت
آن بایستی به سامانه ثبت شرکتها به آدرس irsherkat.ssaa.ir/ مراجعه کرده و با توجه به شرایط آن مدارک و مراحل روند ثبت شرکت
را انجام داد. و بعد از ارسال اینترنتی مدارک مربوطه به اداره ثبت شرکتهای
و سپس پست مدارک
این روزا دارم خوب درسا رو می خونم
فقط یکم ساعت مطالعم کم بوده که از فردا اونم میبرم بالا
خدا رو شکر کارا داره خوب پیش می ره و عمومی ها که خیلی مشکل داشتم واقعا بهتر شدن 
راستش این روزا بعضی از اطرافیان و دوستان به خاطر شروع دیر و امیدواریم به قبولی رشته پزشکی به من انرژی منفی میدن و میگن که نمیشه
ولی من میتونم ...
راستی فرداشب کریسمس و سال نوی میلادی هستش
کریمستون مبارک... 
شهر تبریز به واسطه رشادت های آزاد مردانی همچون ستارخان و علی مسیو در دوران انقلاب مشروطه نقش برجسته ای در تاریخ معاصر ایران دارد، به همین خاطر بازدید از خانه های باقی مانده از مشروطه خواهان که روزگاری محل تشکیل جلسات و ستاد جنگ بوده برای ما یاداوری میکند که این شهر بزرگ چه تاریخی را پشت سر گذاشته است.
خانه های تاریخی تبریز
موزه قاجار (خانه امیر نظام)
خانه تاریخی ستارخانموزه علی مسیوخانه بهنام (خانه قدکی)خانه مشروطه تبریزخانه حیدر زاده تبری
از آدمها نوشتن رو دوست‌‌‌دارم، انگار که میتونم یه جا ثبتشون کنم و با هربار خوندن دوباره دوسشون داشته باشم.
ایندفعه نوبت سحره.
دو سه سال اول دبستان رو باهم بودیم، اما حقیقتش ازش خوشم نمیومد. یه دختر ساکت بود که کم ارتباط می‌گرفت و وحشتناک باهوش و زرنگ و رقیب من تو درسا و دلبری از معلما :).
راهنمایی دوباره باهم بودیم... خونشونم نزدیک خونمون شده بود، از یه جایی به بعد کم کم تو درسا باهم همگروهی شدیم و پامون به خونه ی هم باز شد،البته لازمه اضافه ک
زن ها قلب خانه اند .. 
زن ها اگر شاد باشند قلب خانه می تپد ...
 زن ها اگر موهایشان را شکل دهند، اگر صورتشان را آرایش کنند، اگر لباسهای شاد بپوشند زندگی در خانه جریان پیدا می کند.
زن ها اگر کودک درونشان هنوز شیطنت کند، اگر شوخی کنند، بخندند، همه اهل خانه را به زندگی نوید می دهند.
اگر روزی زن خانه چشمهایش رنگ غم بدهد، حرفهایش بوی گلایه و کسالت بدهد، اگر ذره ای بی حوصله و ناامید به نظر برسد، تمام اهل خانه را به غم کشیده است.
آری زن بودن دشوار است، خدا
پشت مانتیتور آیفون که می دیدمش دلم پر از شوق میشد
چادر سفیدم برمیداشتم یا مانتو روسری مینداختم روی شانه و سرم و میدویدم به استقبال در راه پله ها...
به ندرت پیش می آمد در خانه منتظر باشم تا رسیدنش.
آدمها مگر چند ساعت از خانه دور می مانند. اما برگشتنش برگشتنِ "خانه" به "خانه" بود.
امروز طی اصراری که دکتر و بقیه دوستان داشتن، تصمیم گرفتم واحدم رو تغییر بدم و در کنار اونها باشم. احساس میکنم بیشتر میتونم با اونا راحت باشم و اوناهم احساس نمیکنن که من مغرور هستم و بقیه رو قبول ندارم. باید بیش از پیش، از حاشیه ها دوری کنم و تمرکزم رو روی درسا بذارم.
احترام به دیگران و علم باعث شده که در این مدت کوتاه، همه منو بشناسن و دوستان جدیدی را پیدا کنم. ادب ، اخلاق، نظم و علم همیشه باید جزو اصول زندگی یک فرد باشه. 
خواب اجازه نوشتن بیشتر
خانه هوشمند چیست؟ویکی پدیا، درباره اینکه خانه هوشمند چیست و اتوماسیون خانگی یعنی چه، اینطور می نویسد که:
«خانه هوشمند یک فناوری نوظهور و در حال گسترش است. خانه هوشمند در پایین‌ترین سطح خود می‌تواند به همهٔ خدماتی اشاره داشته باشد که بدون دخالت صاحب‌خانه عملی را در محیط خانه اجرا می‌کنند»
چیزی متوجه شدید؟!بله، قرارمان سرجای خودش باقی ست. قرار است به زبان ساده با شما درباره هوشمند سازی صحبت کنیم و بگوییم که خانه هوشمند چیست ؟
پس بی خیال وی
به حجم درسا و کتابایی که باید خونده بشه فکر میکنم. حقیقتش از آخر این راهی که ناخواسته داخلش قرار گرفتم خیلی میترسم. تا الان بیشتر زندگیه منو اتفاقات پیش بردن تا انتخابای خودم! تا خواستم یه تغییری بدم یه اتفاقی افتاد و تمام محاسباتمو بهم زد. سال نود و نه آخرین سال کنکور نظام قدیمه و آخرین فرصت برای من. از عالم و آدم بریدم تا به درسام برسم ولی این چند سال فاصله بین مدرسه رفتن و کنکورم خیلی توانمو برای درس خوندن گرفته. وضعیت ناآروم خونه هم که... دار
این چه وضعشه آخه
 
کم کم داریم هفته ای یک روز میریم مدرسه..
کلا 8 جلسه فیزیکمون پرید. ریاضی مون رفت....
 
درسا عقب افتاده /:
 
خیر سرمون پسفردا کنکور داریم.... کسی نمیاد بگه شما سه سال پیش این همه تعطیلی بهتون خورد...
 
اه
 
اعصاب ندارم
به معنای واقعی کلمه الان زندگیم همین وضعیت قمر در عقربو داره ! 
امتحانا ... ساختمون ... کار ... بورس ... ازدواج
بازم خداروشکر که زندگی جریان داره ... سختی ها تموم میشن و یک روزی به همه این روزا میخندم ... 
تقریبا این ترم دارم مشروط میشم :-/ 
درسته کم درس میخونم( اصلا نمیخونم) و حجم و سطح درسا خیلی زیاد شده اما تمرکزمم خیلی کم شده !
قبلا شب امتحانی میخوندم ۱۴ میشدم 
الان دو سه روز مونده به امتحان میخونم و ۱۰ و کمتر میشم -_- 
+ نوشته بود کسیو داری که موقع سختی
 
اول بزارید ماجرای خانه ی نور رو براتون بگم یه روزی توی شهرم دنبال خانه ی نور میگشتم، مثل قصه ها بود توی بازار از مغازه دارا و رهگذرا پرسیدم خانه ی نور کجاست؟ خب خیلی هاشون مثل الان شما، با تعجب بهم نگاه میکردن، یکیشون که مغازه ش سر کوچه ی خانه ی نور بود، بهم نشونش داد
ادامه دارد...
کل سال یک طرف  و روز اول عید و خانه ی باباجان هم یک طرف....
من شش تا عمو دارم و همه یمان خانه هایمان با یک دریچه به هم راه داشت و نیازی نبود از کوچه به خانه ی هم برویم...
سال که تحویل می شد یک آن میدیدی پسرها از در و دیوار دارند میریزن توی خانه ی ما که بعد از آنجا بدو بدو بروند خانه ی بابا جان
دخترها هم پشت بندشان ..
ادامه مطلب
بر همکاران سخت می گرفت. فکر همکاران مشغول او بود: از خانه تا محل کار، از محل کار تا خانه، در محل کار، در خانه...
بهترین ایده ها و طرح ها را می‌توان از خانه تا محل کار طراحی کرد. اما من او نمی گذاشت...
حق الناس مخفی یعنی اینکه
فکر دیگران را مشغول من خود بکنیم... 
مدرسه به دلیل بارون شدید(کلا یه کوچولو بود) تعطیله
خب امروزو خوش باشین که فردا درسا سنگینه پدرمون قراره در بیاد
 
«بعد کلی تحقیق این خبرو گذاشتم یعنی یکیتون بره مدرسه کشتمش... مدیر میگه تعطیل ینی تعطیل»
اینم سخن مدیر گرام: بچه هاتونو نفرستین من داشتن میرفتم مدرسه جلومو نمیدیدم
 
+الان دیگه تقریبا بند اومده ولی خب حرفیه که زدن پس بخور بخواب (درستم بخون)
سلام
دوستان خانه ما برای ما مهم است و باید هم اینگونه باشد چون
محل زندگی ما است و ما در خانه باید راحت و ارام باشیم وقتی
از سر کار به خانه برمی گردیم اگر منزلمان زیبا باشد هنگام ورود به خانه با
دیدن زبایی ها و تمیزی ها حالمان خوب می شود و انژی میگیریم و این بسیار زیباست .
دوستان یکی از راه های تمیز نگاه داشتن خانه و زیبایی منزل
می تواند نقاشی ساختمان باشد چرا که خانه روحی تازه خواهد
گرفت و خانه نو و نوار خواهد شد البته باید از نقاش ساختمان خوب و
قبر هر روز پنج مرتبه انسان را صدا میزند :1.من خانه فقر هستم با خود تان گنج بیاورید2.من خانه ترس هستم با خود تان انیس بیاوردید 3. من خانه مار ها و عقرب ها هستم با خود تان پادزهر بیاورید 4. من خانه تاریکی ها هستم با خود تان روشنایی بیاورید5. من خانه ریگ ها و خاک ها هستم با خودتان فرش بباوردید
1. گنج . لا اله الا الله 2. انیس . تلاوت قرآن کریم3. پادزهر .صدقه و خیرات4. روشنایی . نماز نماز شب 5. فرش . عمل صالح
┈┈•✾✾•┈┈
 
کتاب یوزپلنگانی که با من دویده اند رو تموم کردم. با خلاص شدن از دست اسم چرتش:)) و تشبیهات قشنگ و دوست داشتنیش. امشب باید یسری از کارای باقی مونده م رو که برا هفته اول بود و حوصله م نکشید تموم کنم. و هفته ی دوم رو جدی بگیرم که تموم شه کارا. با امید اینکه از بعد تعطیلات عید یا قرنطینه تموم شه، که محاله!:)) و یا کلاس مجازی بذارن و سرم گرم درسا باشه و دیگه وقت نکنم به اینا برسم. به هرصورت نباید بذارم تحت هیچ شرایطی عمرم تلف شه. دارم افسردگی میگیرم. مدام فک
مردی از خانه ای که در آن سکونت داشت زیاد راضی نبود، بنابراین نزد دوستش در یک بنگاه املاک رفت و از او خواست  کمکش کند تا خانه اش را بفروشد ، بعد از دوستش خواست تا برای بازدید خانه مراجعه کند.دوستش به خانه مرد آمد و بر مبنای مشاهداتش، یک آگهی نوشت و آنرا برای صاحب خانه خواند. [خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، بام سه گوش، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع. کاملا دلخواه برای خانواده های بچه دار]


اد
برترین های صنعت چرم
در بین تمامی برندهای چرم در دنیا و ایران، برخی از آن ها از معروفیت و محبوبیت خاصی برخوردارند که ما در این مقاله آن ها را به شما معرفی خواهیم کرد:
1. چنل  Chanel
این برند توسط Coco Chanel در سال 1990 تاسیس شد. کارخانه Chanel به یک نام تجاری لوکس تبدیل شده که کیف های بسیاری از چرم با کیفیت تولید و ارائه می دهند.
یکی از معروف ترین استایل آن کیف چرمی است که با یک بند زنجیره ای رو دوشی با اندازه متوسط است. چنل به تازگی یک استایل جدید پسرانه تولید
همه چیز درباره خانه سیمین و جلال
در اولین پست از وبلاگ تهرانگردی قصد دارم یکی از قشنگ ترین، باصفاترین و خانه های تهران را به شما معرفی کنم که روزی زوج مرحوم سیمین دانشور و جلال آل احمد ساکنین این خانه بودند و سال ها بعد از فوت آنان به منظور بازسازی خانه توسط شهرداری خریداری شد و در 8 اردیبهشت 1397 افتتاح شد.
ادامه مطلب
همه چیز درباره خانه سیمین و جلال
در اولین پست از وبلاگ تهرانگردی قصد دارم یکی از قشنگ ترین، باصفاترین و خانه های تهران را به شما معرفی کنم که روزی زوج مرحوم سیمین دانشور و جلال آل احمد ساکنین این خانه بودند و سال ها بعد از فوت آنان به منظور بازسازی خانه توسط شهرداری خریداری شد و در 8 اردیبهشت 1397 افتتاح شد.
ادامه مطلب
76 ایده های تجاری مبتنی بر خانه | اکنون شروع به کسب درآمد کنید!آخرین بار توسط جف رز ، CFP® در تاریخ 15 نوامبر 2019 اصلاح شدشما احتمالاً در حال تعجب هستید ، "بعضی از کارهایی که می توانم از خانه انجام دهم چیست؟"
سرمازدگی در شلوار راحت شما هنگام حصر در خانه شما و در همان زمان پرداخت هزینه ، جذابیت دارد.
ادامه مطلب
همه چیز درباره خانه سیمین و جلال + ویدئو
در اولین پست از وبلاگ تهرانگردی قصد دارم یکی از قشنگ ترین، باصفاترین و خانه های تهران را به شما معرفی کنم که روزی زوج مرحوم سیمین دانشور و جلال آل احمد ساکنین این خانه بودند و سال ها بعد از فوت آنان به منظور بازسازی خانه توسط شهرداری خریداری شد و در 8 اردیبهشت 1397 افتتاح شد.
ادامه مطلب
برترین های صنعت چرم
در بین تمامی برندهای چرم در دنیا و ایران، برخی از آن ها از معروفیت و محبوبیت خاصی برخوردارند که ما در این مقاله آن ها را به شما معرفی خواهیم کرد :

1. چنل  Chanel
این برند توسط Coco Chanel در سال 1990 تاسیس شد. کارخانه Chanel به یک نام تجاری لوکس تبدیل شده که کیف های بسیاری از چرم با کیفیت تولید و ارائه می دهند.
یکی از معروف ترین استایل آن کیف چرمی است که با یک بند زنجیره ای رو دوشی با اندازه متوسط است. چنل به تازگی یک استایل جدید پسرانه تولی
از خرید برگشته ام
در کوچه با نایلون های زیادی که حاصل ساعت ها گشتن در پاساژها هستند دارم به خانه بر میگردم
درست زمانیکه احساس رضایت از زندگی دارم در کوچه و از پشت سر بهم شلیک می کنن تق
مغز استخوانم می سوزد و حرکت چیز گرمی را در بدنم حس می کنم
خون و خون و خون جاری می شود
کلید خانه در دستم بود
قبل از اینکه به خانه برسم
کارم را ساخته بودند
می خواستم تلاش کنم خود را به خانه برسانم
ىلی زمانیکه به خاطر اوردم در خانه کسی منتظرم نیست
در سکوت خود مردم
سال
گویند عارفی قصد حج کرد. 
فرزندش از او پرسید: پدر کجا می خواهی بروی؟ 
پدر گفت: به خانه خدایم.
پسر به تصور آن که هر کس به خانه خدا می رود، او را هم می بیند! پرسید: پدر! چرا مرا با خود نمی بری؟ 
گفت: مناسب تو نیست. 
پسر گریه سر داد. پدر را رقت دست داد و او را با خود برد.
هنگام طواف پسر پرسید: پس خدای ما کجاست؟ 
پدر گفت: خدا در آسمان است. 
پسر بیفتاد و بمرد! 
پدر وحشت زده فریاد برآورد: آه ! پسرم چه شد؟ آه فرزندم کجا رفت؟ 
از گوشه خانه صدایی شنید که می گفت: تو ب
نوروز و بهار است ولی خانه بمانیدویروس کروناست، بدانید بدانید
تعطیلی امسال نه از بهر سفرهاستدر خانه بمانید و به هر جاده نرانید
هر شهر که هستید همان شهر بمانیددر ساری و سمنان و اگر در همدانید
دور از هم و در فاصله دور بایستیدگر در صف بانکید و اگر در صف نانید
یا در لگن خانه به استخر روید وبر بالش خود نیز کمی اسب دوانید
از تلوزیون فیلم ببینید به تکرارتاریخ و رمان و هنر و شعر بخوانید
در غار قرنطینه به هم غُر نزنید وبر یک دگر اشیاء گران را نپرانید
خو
      یک خانه داریم مانند گلدان                                                                                گل های خانه مامان و بابا                                                                             من دوست دارم پروانه باشم                                                                              فرزند خوب این خانه باشم                    
رنج و راحتی همیشه با هم هستند و هیچ وقت از هم جدا نمی شوند فقط ترتیب حضورشان و تقدم و تاخرشان در موارد مختلف فرق دارد.
اگر اول رنج را انتخاب کنی بعد از آن راحتی را خواهی چشید اگر اول راحتی را انتخاب کردی بعدش نوبت رنج خواهد بود.
در هر موردی این موضوع صادق هست، مثلا درس خوندن. کسی که درسا رو تا شب امتحان نمیخونه یعنی اول راحتی رو انتخاب کرده باید رنجش رو شب امتحان و حتی تبعات بعد از شب امتحان که شامل نمره نامطلوب و ضربه به معدل و...  هست رو بچشه و بر
پارسال همچین موقعی بهم گفتی ولنتاین فقط واسه عاشقا نیست گاهی واسه دوستاییه که ارزششون بیشتر از عشقه، امسال ولنتاین خبری نبود، هیچی، اومدم اون سمت، سمت خونه قدیمی، گشتم گشتم همه جارو، چرا؟ نمیدونم! و برای اولین بار اومدم تو کوچه تون و دم در خونه تون پرده خونه تون باز بود و یه حس قوی ای بهم میگفت خونه ای... نمیدونم چرا اینکارو کردم اما هیجانشو دوست داشتم، دلم برات تنگ شده بود اما کل راهی که پیاده میرفتم با خودم حرفامو تکرار میکردم که اگه دیدمت
دو هفته بود سر کلاسا نرفته بودم و هفته آخری یه روز بلند شدم که برم. استاد ساعت 8 صبح چندبار تاکید کرد که چرا هفته پیش سرکلاس نیامدی و منم هیچ جوابی نداشتم که بدم. آخر ترم استادا یادشون افتاده باید درسا رو جمع کنند و تند تند کلاس های جبرانی میذارن. در کل فقط 5 روز فرجه دارم و بقیه امتحانام پشت سر هم و خیلی سخته. دیروز فهمیدم ترم تابستان ارائه میشه اما امروز مدیر گروه گفت اجازه ندارم بردارم و سال بعدم که فقط کارآموزی. 9 ترمه شدنم تو دانشگاه قطعیه و ه
ضمن تبریک بابت قبولی در دانشگاه، توجه بفرمایید(این نکات رو هر سال یادآوری می کنیم باز یه عده رعایت نمی کنن!):
 
1- سر کلاس حتما گوشی هاتون رو خاموش کنید چون ما خوابیم!
2- واسه توالت رفتن اجازه نمیخواد بگیرین!
3-استادا رو خانوم یا آقا صدا نکنین!
4- زنگ تفریح نداریم بهش میگن آنتراک!
5-درسا رو هموشونو قرار نیست دفه اول پاس کنین، پس اگر افتادین نگران نباشین!
6- عاشق نشین کلا!  اگر سست عنصر هستین بذارین از هفته دوم سوم عاشق شین چون خوشگلا از هفته اول نمیان!
کتاب نگرش یعنی همه چیز نوشته ی جف کلر توسط نشر درسا منتشر شده است. کلر شخصا همه راهبردهای موفقیتی را که در این کتاب شرح داده شده است، در زندگی اعمال کرده است، بنابراین از روی تجربیات شخصی خود به خوانندگان این کتاب می گوید که خواندن این نظرات موثرند و می توانند زندگی تان را دگرگون کنند. جف می داند که داشتن نگرش منفی چه حالی را در آدم ایجاد می کند، و تردید نسبت به خود و توانی ها به چه معناست  چون سی سال اول عمر خود را با آن سپری کرده است. همه تغییر
 
 
۲۴ سال پیش وقتی سال آخر دبیرستان بودم از خانه های سازمانی به این خانه آمدیم. خانه ای در طبقه ی نهم یک مجتمع مسکونی بزرگ در غرب پایتخت.
سال کنکورم بود. مدام در رفت و آمد مدرسه بودم و غرق در کتاب و تست. بعد از قبولی در دانشگاه دولتی شهرستان، به مدت چهار سال از این خانه دور بودم و به عنوان مهمان چند روزی می آمدم و میرفتم‌. معلم که شدم فقط به مدت سه سال در این خانه زندگی کردم و بعد راهی خانه ی بخت شدم.
هر چند کوتاه بود حضور من در این خانه ولی جای ج
بازسازی خانه های قدیمی با استفاده از کناف
برای باسازازی خانه های قدیمی گزینه های زیادی وجود ندارد و هزینه کوبیدن و از نو ساختن ساختمان هم بسیار زیاد است اما کناف بهترین گزینه برای ترمیم خانه های قدیمی است.
با کناف می توان شکل و طرح های مدرن و ظاهری زیبا به خانه قدیمی بخشید.
این طرح های زیبا را می توان در دیوار ها و سقف های خانه های قدیمی ایجاد شوند.
کناف در واقع یک محصول ترکیبی از گچ و سیمان و سازه فلزی است به همین دلیل این حصول کارامد و پر استف
نمیدونم چقدر زمان ببره تا به شرایط جدید عادت کنم فقط میدونم الان خیلی حالم گرفته ست بابت اتاق جدید. هم اتاقیم خوبه . اتاق خوبه. همه چیز اوکیه اما خیلی ساکته:) دلم واسه کرم ریختنای قبل خوابمون تنگ شده. واسه اینکه ساعت ١٢ تصمیم بگیریم به خواب و  تا یک دو نصفه شب رو همون تختامون هی با هم حرف بزنیم و بخندیم. اونقدری که مدام بیان اعتراض کنن که اتاق ٢٩ چرا انقدر شلوغه؟:)) دعوا؟ اره زیاد داشتیم. اما عوضش من برا اولین بار تو زندگیم یکم داشتم طعم شیطنت رو
یه آزمون جمع بندی خیلی عالی و استاندارد برای دوازدهمی های گل
بچه ها دقت کنید همونطور که شاید به خیلیاتون گفتم سوالات آزمون های گاج تو بعضی درسا مخصوصا شیمی یه مقدار سخت تر از حد استاندارده بنابراین از کم زدن ناراحت نشین و فقط سعی کنید تمام اشکالاتتونو کامل کامل رفع کنید
دوستون دارم 
برای دانلود اینجا کلیک کنید
یکم تو صفحه پایین برید لینکا رو پیدا میکنید 
 
براى اینکه خانه اى، خانه باشد باید کسى مدام در آن راه برود. باید یکى باشد که ظرفهاى کثیف را بگذارد توى سینک. تمیزها را بچیند سر جایش. تختها را مرتب کند. زنگ بزند سوپر  رب گوجه فرنگى و ماکارونى سفارش بدهد. میوه ها را بشورد. قبضها را پرداخت کند.
ادامه مطلب
متن در مورد خانه مادربزرگ توصیف مادر بزرگ انشا در مورد صندوقچه مادربزرگ انشا در مورد مادربزرگ مهربان متن در مورد خانه قدیمی مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی توصیف حیاط خانه مادربزرگ انشا در مورد خانه های قدیمی در پاییز
ادامه مطلب
روزی فقیری به در خانه مردی ثروتمند می‌رود تا پولی را به عنوان صدقه از او بخواهد.
هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنید که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگیری دارد که چرا فلان چیز کم ارزش را دور ریختید و مال من را این طور هدر دادید؟! 
مرد فقیر که این را می‌شنود قصد رفتن می‌کند و با خود می‌گوید وقتی صاحب‌خانه بر سر مال خود با اعضای خانواده‌اش این طور دعوا می‌کند، چگونه ممکن است که از مالش به فقیری ببخشد؟!
از قضا در همان زمان در خان
از قدیم می گفتند و راستش این روزها هم میگن که: خانه ها روح دارند.
نه از آن روح های ترسناک و داستانی که روح آدم هایی که قبلا اینجا زندگی میکردند،هنوز هم هستند.منظور من از روح هر خانه 
یک چیز دیگه است.
وقتی پات رو توی یک خانه میگذاری اینقدر حال خوب میاد طرفت که شب موقع خداحافظی به صاحب خانه میگی: خیلی خوش
گذشت،نمیدانم چرا اما خیلی حال و هوای خونتون خوبه.اما یک وقت هایی از بعضی خانه ها هم که میای بیرون ته دلت میگی:
چقدر دلگیر بود،چقدر خسته ام،چرا یه
خب بالاخره امروز امتحانامون تموم شد :) " بالاخره " نه واسه طولانی بودنش ، واسه اینکه خیلی منتظر پایانش بودم.خب ، امتحانامو چطور گذروندم ؟ 
۱.قول دادم از ترم بعد از اول ترم‌ بخونم :) روز قبل از امتحان با یک کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای مواجه شدم که یک صفحه‌اش رو هم قبلا نخونده بودم‌!‌ اونم درسی‌که در تخصص من نبود ، مشاوره . چندین‌بار به خودم و بقیه قول دادم از ترم بعد،از اول ترم درسا رو بخونم . (تقریبا شب قبل از هر امتحان قول می‌دادم) تخصصیا رو می‌خوندم تا
روزها را هر‌چند سخت لبخند میزنم و میدانم تو حواست به من هست ...
شاید غمگین باشم ...
شاید خستگی از سلول به سلول چهره ام با چشمان غیر مسلح دیدنی باشد...
اما من تنها به امید تو ...دلشوره ها...خستگی ها را تحمل میکنم که وعده دادی 
پس هر سختی آسانی است "
....
امروز طی تلاشهایی که برای پرت کردن حواسم کردم...به این نتیجه رسیدم که کتاب law textsخیلی جذابه...!تقریبا چند ساعته تمومش کردم...سردرد گرفتم!
.....
از سیستم مجازی آموزش متنفرررررم!
جالبه...استادای جوونمون دارن د
یه جوری دیروز باکتری خوندم که خودمم باورم نمیشد این حجم زخمی کردن درس:))) امیدوارم بتونم تا اخر هفته همینجوری پیش برم و درسا رو جلو ببرم.
+pulp fiction رو نصفه نیمه دیدم. به اون محشری که میلاد توصیفش میکرد نبود تا اینجای کار:))
 
+برا ارائه باکتری هم استاد اسممونو نوشت! این میشه اولین ارائه عمرم! برا منی که سر کلاس زبان وقتی ریدینگا بهم میفتاد با صدای کاملا لرزون میخوندمشون جلوی بقیه:))) حالا پیدا کردن اعتماد به نفس کافی برا ازائه جلوی ٤٥ نفر سخته:)) و فق
ته دلم خالی شده . چرا ؟ چون دلم قرص بوده به آدم ها . اولش با رفتن حاج قاسم دلم خالی شد . بعد با اومدن مردم به میدون و جواب سپاه پر شد از امید . و بعد با اشتباه سپاه باز خالی شد ... این ها همه اسباب بودن و همه کاره خداست . اگه خدا حاکم دلم می بود هیچ وقت خالی نمی شد ... این خانه ، خانه ی توست ... برگرد ...
سلام صبحتون بخیر
دیروز کلاس زبان در مورد امتحان صحبت کرد و من راستش واسه بقیه درسا خیلی استرس گرفتم
و بعد تا ساعت دو پری خانوم اومد و منم روزم و با سوسیس باز کردم نگم جه سوسیس سوخته ای زدم و با نوشابه بزور دادم بره تو خندق بلا
بعدم کلاس اندیشمندان مسخره بازی دراورد و واسم بازنشد ن با گوشی و ن لپ تاب!
و ساعت چهار بعد دردهای بسیار خوابیدم نه پاشدم و میل ب هیچی نداشتم یه چایی خوردم و سرگوشی بودم و بابا ازسرکار کباب تابه ای خوردیم یه دبه ی گنده دوغ م
پیغپبر.ص فرمود خانه های خود را بتلاوت.  قران روشن کنید و انهارا گورستان. نکنید   چنانچه یهود  ونصاری کردند در کلیسا ها و عبادتگاه های خود نماز کنند ولی خانه های خویش را معطل گذارده اندو در انهاعبادتی. انجام ندهند زیراکه هرگاه.در خانه بسبارتلاوت قران شد خیر و برکتش  زیاد شودواهلان بوسعت رسند و ان خانه برای اهل اسمان درحشدگی داردچنانچه ستارگان اسمان برای اهل زمین میدرخشد
فصل 1
من و جاش ازخانه جدیدمان متنفر بودیم. البته این را بگویم که خیلی بزرگ بود و در مقایسه با خانه ی قدیمی مان،یک خانه اشرافی حسابی بود؛یک خانه آجری قرمز بلند،با سقف کج سیاه و چند ردیف پنجره که سایبان های سیاهی داشتند. از خیابن که نگاهش کردم،با خودم فکر کردم،که خیلی تاریک است.کل ساختمان یک جوری تاریک بود،انگار خودش را تو سایه ی درخت های پیر و گره داری که رویش خم شده بودند،قایم کرده بود. با اینکه فقط دو هفته از ماه جولای میگذشت،حیاط جلویی پر از
یوگا در خانه ؛ بسیاری از خانم‌ها به علت مشغله کاری و نداشتن زمان کافی برای انجام ورزش به خصوص یوگا قید این ورزش کردن را می‌زنند در این مقاله قصد داریم به نحوه حرکات یوگا در خانه اشاره کنیم با جیمیتو همراه باشید.

ادامه مطلب
های با یک تن اَتن کی میشود؟!
این وطن بی ما وطن کی میشود؟!
گر نباشد از توهم این سرزمین
خانه آباد من کی میشود؟!
یک کلید خانه پیش من یک کلید خانه پیش تو ...
صدای عشق میرسد برای تو برای من 
خدا یکیست جان من خدای تو خدای من 
سرود سبز همدلی صلاح عشق میزند 
تا که گلوی تو شوم تا که شوی صدای من 
مرا به باغ میکشد ترانه ها یکی یکی 
یکی برای دوستی یکی برای زندگی 
شکفته باد یاسمن خجسته باد این وطن 
ترانه های نسترن یکی به تو یکی به من 
یک کنار باغ نسترن یک کنار با
نظافت منزل: رازهای پشت پرده یک خانه تمیز و مرتب
شاید بپرسید، مردم چگونه خانه خود را تمیز نگه می دارند یا چطور می توان به سرعت خانه را تمیز کرد؟
خب، برای نظافت خانه، ابتدا همه وسایل مورد نیاز برای نظافت را آماده کنید. بهتر است از قبل یک لیست تهیه نمایید.
ادامه مطلب
مولوشه ( تو شناسنامه اسمش کلوچه ست)، خرگوش منه که با هم هرروز درس میخونیم. چند روزه که اپ study bunny رو دانلود کرده‌م و خیلیییییی دوسش دارم. به اینصورته که میذارمش روی حالت درس خوندن و هم‌زمان خودمم با خرگوش میخونم. اگرم وسطش بخوام درس خوندنو قطع کنم باید دکمه‌ی استپ رو بزنم و در آخر روز هم بهم با نمودار نشون میده چقد درس خوندم، خودتون هم میتونید درسا رو با برچسب جدا کنید از هم. 
به ازای هر ده دقیقه یه سکه جایزه میگیرم و باهاش برا مولوشه چیزای مخت
*
قرنیز در حاشیه پایین دیوارهای خانه بکار می رود . من رنگ شکلاتی ( طرح چوب ) رو برای خانه سفارش دادم . 
56 متر قرنیز برای خانه / هر قرنیز شاخه ای سه متر می باشد/ قیمت فعلی هر قرنیز 35 هزار تومان/ 
20 شاخه قرنیز سفارش داده شده برای خانه : مبلغ 700 هزار تومان 
تارخ سفارش قرنیز : 20 آبان ماه 1397
مبله جار معتبرترین مرکز اجاره خانه مبله در تهران بشمار می رود. مبله جار با سالها تجربه در امر اجاره انواع خانه، آپارتمان، سوئیت و ویلا به مشتریان، خدمات حرفه ای و کاملی به مشتریان عرضه می کند. با توجه به استقبال زیاد مسافران از خدمات مبله جار، تعدادی خانه مبله با بهترین امکانات و تجهیزات در مناطق مختلف تهران در نظر گرفته شده است. تمامی خانه ها بصورت کاملا مبله و تمیز به مسافران تحویل می گردد. مرکز اجاره خانه مبله در تهران در جهت آسایش مشتریا
خب بالاخره امروز امتحانامون تموم شد :) " بالاخره " نه واسه طولانی بودنش ، واسه اینکه خیلی منتظر پایانش بودم.خب ، امتحانامو چطور گذروندم ؟ 
۱.قول دادم از ترم بعد از اول ترم‌ بخونم :) روز قبل از امتحان با یک کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای مواجه شدم که یک صفحه‌اش رو هم قبلا نخونده بودم‌!‌ اونم درسی‌که در تخصص من نبود ، مشاوره . چندین‌بار به خودم و بقیه قول دادم از ترم بعد،از اول ترم درسا رو بخونم . (تقریبا شب قبل از هر امتحان قول می‌دادم) تخصصیا رو می‌خوندم تا
همسرداری، مادری برای بچه‌ها و یک شغل خوب و پردرآمد و تحصیل هم‌زمان...
اگر این‌ها در چهارچوب یک چهاردیواری به نام خانه ممکن است...
پس
من یک خانه‌دارِ تمام وقتم

موقت: منتظرم اینترنت منزلمون وصل بشه تا پیام‌ها رو با رایانه شخصیم جواب بدم. ببخشید من رو که با گوشی این کار رو نمی‌کنم. واقعا سرعت اینترنت کسل کننده است!
ما با سلامت از خطرها رد شدیم و حال
محض سلامت داشتن در خانه می مانیم
 
هر عید را روح و روان نو می شد از گردش
امسال پاس جان و تن در خانه می مانیم
 
تا اطّلاع ثانوی دورهمی تعطیل!
با اهل بیت خویشتن در خانه می مانیم
 
با تلفنی هم می توان احوالپرسی کرد
پیر و جوان و مرد و زن در خانه می مانیم
 
آسوده خوابید ای پرستاران جان داده!
ما -ای شهیدان وطن- در خانه می مانیم
 
پشت کرونا را زمین می کوبد این ملّت
با یک عمل بر این سخن: در خانه می مانیم.
 
 
قهر کردن زن از خانه








قهر کردن زن و ترک خانه
 
قهر کردن
بخش جدایی ناپذیر یک رابطه زناشویی است؛ یعنی نمی‌توانیم از یک رابطه نزدیک
صحبت کنیم و برخی مسائل یک رابطه را از آن جدا کنیم. آنجایی موضوع تبدیل
به یک مسئله جدی می‌شود که این قهر کردن‌ها به ترک خانه منجر شود. اگر از
خانه قهر کرده‌اید و یا تصمیم به اینکار دارید و نگران پامدهای آن هستید و
همچنین اگر همسرتان قهر کرده و از خانه رفته است و به دنبال راهکاری برای
بازگرداندن زن به خانه و ب
اگر عشق در خانه ی قلبم پا بگزارد
گلهای شاداب  با بوهای معطرشان که فضای خانه را فرا میگیرند...روشنایی خانه که پر فروغ است ...چه چه پرندگان که زمزمه ی زندگی است  ...!همه وابسته میشوند ب بودنش...وقتی میرود و خانه را خالی میکند. گلدان‌هایی که نیازشان تنها قطره ی ابیست پژمرده میشوند. ‏میرود و وسایل خانه را میشکند میرود و تکه ای گرانبها را با خود میبرد... ‏صدای زنده بودن  دیگر ب گوش نمیرسد...خانه را سکوتی میگیرد شور نیست کلبه ی احزان میشود ...جولانگاه
  عکسهای شبنم مقدمی در بیستمین جشن خانه سینما
جدیدترین تصاویر شبنم مقدمی در جشن خانه سینما سال ۹۷
آیین پایانی بیستمین جشن سینمای ایران یا همان جشن خانه سینما امروز  ۱۰
شهریور ماه به منظور اهداء تندیس‌ های خانه سینما به برگزیدگان این رویداد
بزرگ سینمایی برگزار شد . در این مراسم برندگان رشته‌ های مختلف که توسط
داوران انجمن عالی هنر ها و فنون سینمایی برگزیده شده‌ بودند معرفی و با
اهداء لوح تقدیر و تندیس‌ های جشن سینما مورد تقدیر قرار گرف
رهبر انقلاب: امروز نیاز جامعه‌ی ما به این است که بداند مادری، زنِ خانه بودن، کدبانو بودن یعنی چه؟ فاطمه‌ی زهرا با آن رتبه و مقام و عظمت، یک خانم خانه دار است؛ این تحقیر او نیست؛مگر این عظمت را می شود کوچک شمرد؟ یکی از شئون و یکی از مشاغل همین عظمت عبارت است از همسر بودن یا مادر بودن و خانه‌داری کردن؛ با این چشم به این مفاهیم نگاه کنیم. ۱۳۹۵/۱۲/۲۹
امروز ثبت‌نام مقدماتی بود، دیروز هم دروس پیشنهادی اومد. من در حالی‌که تصمیم داشتم از اتاق بیرون نرم، وقتی دیدم درسای پیشنهادیم عجیب غریبه شال و کلاه کردم رفتم دانشکده که ببینم استاد راهنمای گرامی چی می‌گه. توی دفترش بود ولی در رو از تو قفل کرده‌بود. مدتی وایسادم، بعد که اومد بیرون ازش پرسیدم وقت داره؟ گفت دارم می‌رم سمت عمران، اگه می‌شه بین راه بگو.
قدم‌زنان رفتیم سمت زیراکس عمران و راجع به درسا حرف زدیم. گفتم می‌خوام این درسا رو تابستو
خرید ویلا خانه دریا
ویلا خانه دریا
خرید را برای شما آسان کرده است . باغچه ای بسیار زیبا و دارای نمای عالی ساختمانی است انشعابات این ویلا در خانه دریا اعم از آب ، برق و گاز کامل میباشد . فاصله این ویلای ساحلی شهرکی خانه دریا با جنگل 1200 متر میباشد .
ویلا در قسمت شمال شهرک خانه دریا در شهرکی زیبا و با فاصله 20 متری از جاده اصلی قرار دارد این ویلا در شهرک ساحلی خانه دریا دارای سندتک برگ ، پروانه ساخت و پایان کار میباشد فاصله ویلا در خانه دریا 500 متر با
پیشنهاد میکنم اگه یادداشت 14 فروردینم رو نخوندید یه سری به این پست (کـلـیـک) بزنید و بیاید(:

(آزمون جامع دهم)
پ.ن1:اکثر درسا رو اصلا نتونستم بخونم و بعضیارم فقط یکی دو درس خوندم و بعد ول کردم
پ.ن2:بیشتر وقتم رو صرف اقتصاد کردم که فقط تونستم نصفشو بخونم اینم درصدشه:|
پ.ن3: ولی بابت عربی و زبان خوشحالم چون جزو درسایی بودن که اصلا نخونده بودم(:
کسی که یک بار رنج کشیده است، 
تجربه درد را هرگز فراموش نمی‌کند. 
کسی که ویرانی خانه‌ها را دیده است به وضوح کامل میداند که گلدان‌های گل، تابلوها و دیوارهای سپید، اشیایی ناپایدارند. 
خوب میداند خانه از چه چیز ساخته شده است. یک خانه از آجر و گچ ساخته شده است و می‌تواند فرو ریزد... 
یک خانه خیلی محکم نیست!

فضیلت‌های ناچیز
ناتالیا گینزبورگ
پیرزن باتقوایی در خواب خدا را دید ؛ به او گفت : « خدایا ، من خیلی تنها هستم . آیا مهمان خانه ی من میشوی » ؟ خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد آمد . پیرزن از خواب بیدار شد ؛ با عجله شروع به جاروکردن خانه کرد ؛ رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی را که بلد بود ، پخت . سپس نشست و منتظر ماند . چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد .


ادامه مطلب
در تریبون‌های مختلف دربارۀ مقام زن، مادر و اهمیت خانه‌داری و شوهرداری سخن می‌گویند؛ اما در عمل و اجرا، ما ساختار و سیستمی را نمی‌بینیم که از زنِ خانه‌دار حمایت عملی کند و مقام وی را به اندازۀ یک زن شاغل در جامعه بالا ببرد.
ادامه مطلب
 
 
موشی در منزل شخصی خانه کرده بود و در لانه خود روزهای خوبی را سپری می کرد ،یک روز که داشت از سوراخ لانه، حیاط را تماشا می کرد ،صاحب خانه را دید که با خود تله موشی را به خانه آورده است و فریاد می زند ای زن امشب از دست این موش مزاحم خلاص خواهیم شد ،زن صاحب خانه با خوشحالی به استثبال مرد آمد واز او به خاطر خریدن تله موش تشکر کرد .موش ناراحت به پیش حیوانات خانه رفت و از آنان خواست فکری بکنند . مرغ گفت :تله موش هیچ ربطی به من ندارد . گاو گفت : ما را با ت
۱.دروغگویی زیاد،۲.رسیدگی زیاد به خود،واستفاده از عطر وسائر خوش بو کننده هر،تا بوی بد مواد از بین برود.۳.لا غر شدن،۴.مشکلات تغذیه ای،۵.درد بدن ۶.آبریزش از دهان واشک از چشم،۶.احساس شدید به مواد مخدر،۷.گم شدن برخی از وسائل خانه،۸.رفتارهای غیر متعارف،۹.بیرون رفتن از خانه وآمدن به خانه در ساعت های غیر متعارف وغیر معمول،۱۰.کم خوابی ۱۱.خوابیدن تا ساعاتی از روز مثلا تا ظهر،۱۲.وجود علائم خاص در بدن ،مثل رنگ چهره،رنگ زبان،رنگ حدقه چشم،۱۳.یبوست شدید،
در همسایگی حتی صدای گریه تو را هم تاب نمی‌آوردند، می‌گفتند فاطمه یا شب گریه کند یا روز...به علی گفتی: ای اباالحسن! چقدر کوتاه بین آنان خواهم ماند، و چقدر پنهان شدنم از میان ایشان نزدیک است. به خدا قسم شب و روز از گریه ساکت نمی‌شوم تا این‌که به پدرم رسول خدا ملحق شوم...علی برای راحتی‌ات در کنار #بقیع #خانه‌ای_جدید بنا کرد؛ #بیت_الاحزان شد این خانه...(بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۷؛ بیت‌الاحزان، ص۱۳۸)
دستت رو بذار روی قلبت. ضربان قلبت رو حس میکنی ؟! این قلب حتما برای یه دلیلی داره میزنه!!!
سعی میکنم به ازای هر نفسی که به بطالت میگذرونم به خودم یاد آوری کنم که اکسیژن رو دارم حروم میکنم.
6 روز تا ازمون بعدی...!این فیزیک وهندسه لامصب رو فردا برسونم بقیه ی درسا اوکیه...
+ گوشیم رو دادم مامان که گم وگور کنه ودوباره رو اوردم به این گوشی به ظاهر داغون و عهد بوقی که عاشقشم. و دلم خوشه به همون چهار پنج تا کاری که ازش برمیاد! وخداروشکر اینستاگرام روش نصب نمی
سلام دوستان نمیدونم چرا ولی نشد که برا همیشه برم انگار نمیتونم
خب اومدم دوباره کلی غرر بزنم از همه چی
خیلی خیلی تنها شدم دیگه میتونم بگم هیچ کسو ندارم
از دو طرف زهرا ها رو از دست دادم(یکیشون دختر عموم که کیش رفت)(یکیشون دختر داییم که ساریه) خب حرفام تو حلقم میمونه و گم میشه 
یادم نمیاد اخرین بار کی اینقدر تنها بودم!
خب اینم بد نیست خب خیلی بیشتر درس میخونم و خب بازم میگم نمیتونم وارد هیچ رابطه کشکی بشم حتی طرف اگه خودشو جلوم بکشه هم نمیشه
خب درس
پیر زن با تقوایی در خواب خدا را دید و به او گفت: خدایا، من خیلی تنها هستم، آیا مهمان خانه من می شوی؟ خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد آمد. پیر زن از خواب بیدار شد، با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد. رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی را که بلد بود، پخت. سپس نشست و منتظر ماند. چند دقیقه بعد در خانه به صدا در آمد. پیرزن با عجله به طرف در رفت و آن را باز کرد. پشت در پیرمرد فقیری بود. پیرمرد از او خواست تا غذایی به او بدهد. پیرزن با
جهت تشکیل اجتماع مردمی و نیز ایجاد پایگاه ارتباطی با مردم شریف منطقه کنار زمینه پروژه تا شروع پی ریزی ساختمان مسجد، نماز خانه ای احداث می شود.
طبق مصوبه هیئت مؤسسان در تاریخ22  خرداد 98، شروع عملیات احداث نماز خانه از شنبه 25 خرداد خواهد بود.
 بعضی‌ها از ما می‌پرسند: شما موافقید زن‌ها بروند کار کنند؟ ما می‌گوییم: البته، ما با بیکاری خانم‌ها مخالفیم، زن اصلاً باید کار کند. البته کار دو جور است: یکی کار داخل خانه و یکی کار بیرون خانه، هر دو کار است؛ اگر کسی استعداد دارد در کارهای مربوط به بیرون منزل، باید انجام بدهد، خیلی هم خوب است. منتها یک شرط دارد، باید جوری باشد که این اشتغال – حتی در داخل خانه – به پیوند زن و شوهر لطمه‌ای نزند. بعضی از خانم‌ها هستند که خودشان را از صبح تا شب
 
این یک داستان واقعی درباره سربازی است که پس از جنگ ویتنام می خواست به خانه خود بازگردد...
 
سرباز قبل از این که به خانه برسد، از نیویورک با پدر و مادرش تماس گرفت و گفت: پدر و مادر عزیزم، جنگ تمام شده و من می خواهم به خانه بازگردم، ولی خواهشی از شما دارم. رفیقی دارم که می خواهم او را با خود به خانه بیاورم...
پدر و مادر او در پاسخ گفتند: ما با کمال میل مشتاقیم که او را ببینیم...
پسر ادامه داد: ولی موضوعی است که باید در مورد او بدانید، او در جنگ به شدت آ
متل هابیت در نیوزلند | Hobbit Motel, New Zealand
مجموعه فیلم های ارباب حلقه ها یکی از مشهورترین فیلم های سینمای جهان شد و طرفداران پر و پا قرص زیادی دارد که آرزو می کنند بتوانند برای یک شب هم که شده آرامش و راحتی خانه هابیت ها (کوتوله های معروف فیلم) را تجربه کنند. به همین دلیل مسئولان پارک Woodlyn در کشور نیوزلند تصمیم گرفتند دو خانه کاملا شبیه به خانه هابیت ها بسازند و آن ها را تبدیل به هتل کنند. البته اگر قد و قامت بلندی دارید و هم قد گاندولف هستید نگران نبا
خرید خانه در اندیشه با وام آپارتمان های اندیشه مخصوصا اندیشه فاز 1 دارای وام بانک مسکن می باشند . اقساط پرداختی بلند مدت هستش .
در حال حاضر برای خرید خانه در اندیشه تا 60 میلیون وام بانک مسکن می توانید دریافت نمایید .
توضیحات بیشتر در مورد وام بانک مسکن جهت خرید خانه
روی لینک زیر کلیک کنید .
سقف وام خرید مسکن چگونه سه برابر شد
خب بالاخره امروز امتحانامون تموم شد :) " بالاخره " نه واسه طولانی بودنش ، واسه اینکه خیلی منتظر پایانش بودم.خب ، امتحانامو چطور گذروندم ؟ 
۱.قول دادم از ترم بعد از اول ترم‌ بخونم :) روز قبل از امتحان با یک کتاب ۴۰۰ صفحه‌ای مواجه شدم که یک صفحه‌اش رو هم قبلا نخونده بودم‌!‌ اونم درسی‌که در تخصص من نبود ، مشاوره . چندین‌بار به خودم و بقیه قول دادم از ترم بعد،از اول ترم درسا رو بخونم . (تقریبا شب قبل از هر امتحان قول می‌دادم) تخصصیا رو می‌خوندم تا
مدت عدیدی است که مورچه ها به خانه ما حمله کردند. [حمله به معنای واقعی] ودرکل زندگی ما سرک می کشند. سفره را که پهن میکنیم آنها نیز با ما هم غذا میشوند.عزیزان تعارف هم سرشان نمیشود. به هر جای خانه بنگری حداکثر ده دقیقه طول میکشد تا یک مورچه را روئیت کنی، انقدر زیاد هستند این عزیزان.نمیدانم ما در خانه آنها زندگی میکنیم یا آنها در خانه ما....
 
+ نمیدونم این ملافه روی تخت من چی داشته که اینجوری بیرحمانه سوراخ سوراخ شده... تا الان دوبار جای تخت رو عوض کر
رای همه اجاره نشین‌ها اتفاق افتاده است که به بازدید ملکی رفته و زندگی خود را درآن تصور کرد‌ه‌اند؛ آن هم بعد از روزها به دنبال خانه مناسب گشتن و رزرو بازدید، آنهم برای بازدید از خانه‌های مختلف. بعد بلافاصله جملاتی از مشاور املاک می‌شنوند که با این قیمت و ویژگی‌ها نمی‌توانند خانه دیگری پیدا کنند. بنابراین افراد عزم خود را جزم می‌کنند که بلافاصله قرارداد ببندند اما باید کمی صبر کنند. تصمیم عجولانه برای اجاره آپارتمان اصلا درست نیست و با
عشق آمد و خانه‌ای نو بنیان افکندطرح دگری به خانه‌ی جان افکند
زان پیش‌تری که قلب میدان گیردصد زلزله این سلسله‌جنبان افکند
عشق آمد و روزگار ما دیگر شدآن «بر همه زن» بت زد و انسان افکند
از کاج بلند خواب ترسایی‌مانشقّ‌القمری به شهر احزان افکند
بر برجک شب شهاب گیسو بگشودزان حقّه سپس صلای طوفان افکند
چون خلق پریشان شد و سیمایش دیدخود صاعقه‌زن به خاک پنهان افکند
حلمی چو ز خانه‌های رخشان می‌گفتخود را به سفینه‌های رخشان افکند
نشستم پشت میز مطالعمو دارم به این فکر میکنم روزی که یاسمن میاد خونه ام چی بپزم و چجوری ازش پذیرایی کنم دارم فکر میکنم که چه چیزایی دوس داره و چیکار کنم بهمون خوش بگذره

و دارم فکر میکنم ک هنوز به کاف زنگ نزدم و ترس قبل از زنگ زدن و ملاقات رو دارم 

دو هفته ی دیگه مهربون میاد و نمیدونم کجا اسکان میکنه و چی پیش میاد ،اینکه کاری از دستم بر نمیاد ک براش انجام بدم همیشه عصبیم میکنه

این روزا بیشتر از هر روز دیگه ای فکر میکنم و به هیچ نتیجه ای نمیرسم 
د
سایه ی تو بر سر ما سقف این کاشانه می شدخانه تنها با صدای خنده ی تو خانه می شد
شور و شوق بچگی لنگ صدای قفل در بودخانه با پیچیدن عطر تنت دیوانه می شد
یک بغل احساس بودی ساده و بی شیله پیلهتوی آغوش تو آدم یک شبه پروانه می شد
بی گمان حجم حضورت بیشتر از یک نفر بودبی تو این خانه وگرنه این قدر تنها نمی شد
پشت ما همواره مثل کوه بودی، کاش امشبسنگ قبر تو برای بغض هامان شانه می شد
#علی_اصغر_طلوعیدی ۹۸
۱: غزل رو به عشق پدر بزرگم «حاج ولی» نوشتم.
۲: اگر زحمتی نیست
وقتی برای
اسباب‌کشی رفتیم و خانه‌ی خالی شده را دیدم با خودم گفتم انگار قبلا این خانه
بزرگتر به نظر می‌رسید! خانه با وسایل بزرگتر به نظر می‌رسد.

ماها که
به دنیا دل بسته ایم نگاهمان به دنیا مثل خانه‌ی با وسایل است ولی کسی
که دل بسته‌ی دنیا نیست، دنیا را به سان خانه‌ای بدون متعلقات و زینت‌های آن
می‌بیند.

ولی در کل
اسباب‌کشی خر است:|

این چند
روز که ما نبودیم چه گذشت؟
تو تلگرام یه کانالی دیده بودم که محتواش اعلام روزای هفته بود:
امروز چهارشنبه س. 
امروز پنجشنبه س. 
اونموقع مثل خیلی ها گفتم چه مسخره خب، ولی ته ذهنم یه چیزی بهم میگفت نه یه چیزی داره توش، 
امروز که تمام روز منتظر ساعت چهار بودم تا برم کلاس فلسفه و از دست درسا خلاص کنم خودمو(چه خلاصی ای، ملت میرن یه بغلی، یه قدمی، یه سلامی، یه علیکی، منم منتظرم از چاه دربیام برم تو اقیانوس)، وقتی رسیدم اونجا منشی یه نگاه عجیبی بهم انداخت و مجبور شدم خودمو معرفی
روش های بسیاری برای ایجاد زندگی در خانه از جمله مشاغل در خانه ، کار با قرارداد و کار آزاد و ایجاد یا خرید کار در خانه  وجود دارد. در حالی که همه آنها فرصتی برای جلوگیری از رفت و آمد دارند ، اما برخی از مزایا و جوانب مختلف را دارند.
ادامه مطلب
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
در این دوران که کم‌کمَک داره شکل و شمایل یک دهکده جهانی و خانه‌ای بزرگ رو به خودش می‌گیره، که اگر کسی در گوشه‌ای از این خانه حرف و سخنی داشته باشه، با کمی مشقت به آن‌طرف خانه می‌رساند که همین یکی از ملزومات حضور حضرت یار است!
بماند که عشق چیست! عده‌ای تحرکات هرمونی می‌نامندش و گروهی دیگر تمایلات عاطفی.
هرچه هست، پدیده‌ایست که باید مهار شود. آن هم به درستی!
ادامه مطلب
پسر کوچکی در مزرعه ای دور دست زندگی می کرد هر روز صبح قبل از طلوع خورشید از خواب بر می خاست و تا شب به کارهای سخت روزانه مشغول بود. هم زمان با طلوع خورشید از نرده ها بالا می رفت تا کمی استراحت کند. در دور دست ها خانه ای با پنجره هایی طلایی همواره نظرش را جلب می کرد و با خود فکر می کرد چقدر زندگی در آن خانه با آن وسایل شیک و مدرنی که باید داشته باشد لذت بخش و عالی خواهد بود. با خود می گفت: اگر آنها قادرند پنجره های خود را از طلا بسازند پس سایر اسباب خا
 
یک روز در ساحل دجله قدم می زدم. به یک قهوه خانه رسیدم و داخل شدم و نشستم ...دیدم کارگر قهوه خانه در حالی که چای می ریزد با تعجب به من نگاه می کند و با رفیقش حرف می زند. بعد چای دیگری سفارش دادم.
 
وقتی خواستم بیرون بروم و پول پرداخت کنم، تصویری که در قهوه خانه آویخته بود و نشان می داد صاحب قهوه خانه مسیحی است، نظرم را جلب کرد. آنگاه علت تعجب کاگر قهوه خانه را - که دیده بود یک مرد معمم در قهوه خانه اش نشسته- دریافتم.
 
منبع: «خون دلی که لعل شد» (خاطرات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پستکس